بسم الله الرحمن الرحیم
امام جعفر صادق (علیه اسلام)
در پگاه روز جمعه یا دوشنبه هفدهم ربیع الاول و یا غره رجب سال 80 هجرى، معروف به سال قحطى، در مدینه دیده به جهان گشود.
اما بنا به گفته شیخ مفید و کلینى و شهید، ولادت آن حضرت در سال 83 هجرى اتفاق افتاده است. لکن ابن طلحه روایت نخست را صحیحتر مىداند و ابن خشاب نیز در این باره گوید: چنان که ذراع براى ما نقل کرده، روایت نخست، سال 80 هجرى، صحیح است. وفات آن امام (علیه اسلام) در دوشنبه روزى از ماه شوال و بنا به نوشته مؤلف جنات الخلود در 25 شوال و به روایتى نیمه ماه رجب سال 148 هجرى روى داده است.
با این حساب مىتوان عمر آن حضرت را 68 یا 65 سال گفت که از این مقدار 12 سال و چند روزى و یا 15 سال با جدش امام زین العابدین (علیه اسلام) معاصر بوده و 19 سال با پدرش و 34 سال پس از پدرش زیسته است که همین مدت، دوران خلافت و امامت آن حضرت به شمار مىآید و نیز بقیه مدتى است که سلطنت هشام بن عبد الملک، و خلافت ولید بن یزید بن عبد الملک و یزید بن ولید عبد الملک، ملقب به ناقص، ابراهیم بن ولید و مروان بن محمد ادامه داشته است.
وفات امام صادق (علیه اسلام) پس از گذشت ده سال از خلافت منصور عباسى روى داد و پس از مرگ در آرامگاه بقیع، در جوار پدرش امام باقر و جدش امام زین العابدین و عموى بزرگوارش امام حسن بن على علیهم السلام به خاک سپرده شد. مادر امام صادق (علیه اسلام) کنیه مادر امام (علیه اسلام) را ام فروه گفتهاند.
برخى نیز کنیه او را ام القاسم نوشته و اسم او را قریبه یا فاطمه، پدرش قاسم بن محمد بن ابى بکر و مادرش را اسماء، دختر عبد الرحمن بن ابى بکر ذکر کردهاند. و این همان مفهوم فرمایش امام صادق (علیه اسلام) است که گفت: به راستى ابو بکر دو بار مرا به دنیا آورد. و شریف رضى نیز در این باره سروده است: و حزنا عتیقا و هو غایة فخرکم بمولد بنت القاسم بن محمد (1) شیخ کلینى در کتاب کافى به سند خود از عبد الاعلى نقل کرده است که گفت: روزى ام فروه را دیدم که به گرد کعبه طواف مىکرد، او لباسى بر تن کرده بود که با آن شناخته نمىشد پس حجر الاسود را با دست چپ استلام کرد.
ناگهان یکى از مردانى که به طواف مشغول بود رو به ام فروه کرد و گفت: اى بنده خدا، سنت را خطا کردهاى. پس ام فروه گفت: ما از علم شما بىنیازیم. کنیه امام صادق (علیه اسلام) کنیه آن حضرت ابو عبد الله بوده است و این کنیه از دیگر کنیههاى وى معروفتر و مشهورتر است. محمد بن طلحه گوید: برخى کنیه آن حضرت را ابو اسماعیل دانستهاند.
ابن شهر آشوب نیز در کتاب مناقب مىگوید: آن حضرت مکنى به ابو عبد الله و ابو اسماعیل و کنیه خاص وى ابو موسى بوده است. لقب امام صادق (علیه اسلام) آن حضرت القاب چندى داشت که مشهورترین آنها صادق، صابر، فاضل و طاهر بود. از آنجا که وى در بیان و گفتار راستگو بود، او را صادق خواندند. نقش انگشترى امام صادق (علیه اسلام) نقش انگشترى آن حضرت«الله ولیى و عصمتى من خلقه»بوده است.
البته روایات مختلفى درباره نقش انگشترى امام (علیه اسلام) نقل شده است. مانند: «ما شاء الله لا قوة الا بالله، استغفر الله، الله خالق کل شى، انت ثقتى فاعصمنى من خلقک، یا ثقتى قنى شر جمیع خلقک، اللهم انت ثقتى فقنى شر خلقک، انت ثقتى فاعصمنى من الناس، الله عونى و عصمتى من الناس، ربى عصمتى من خلقه».
روایتشده است که امام موسى کاظم (علیه اسلام) ، انگشترى امام صادق (علیه اسلام) را به هفت دینار و در روایتى دیگر به هفتاد دینار خریدارى کرد. فرزندان امام صادق (علیه اسلام) آن حضرت ده فرزند داشت. هفت پسر و سه دختر. برخى فرزندان آن حضرت را یازده تن ذکر کردهاند که هفت نفر از آنان پسر و باقى دختر بودهاند. نام فرزندان آن حضرت چنین بوده است: اسماعیل اعرج که او را اسماعیل امین نیز خواندهاند، عبد الله، ام فروه، وى همان کسى است که با پسر عموى خود که همراه با زید بن على قیام کرده بود ازدواج کرد. شیخ مفید گوید: مادر آنان فاطمه، دختر حسین بن على بن حسین بن على بن ابى طالب بوده است. عبد العزیز بن اخضر جنابذى گوید: مادر آنان فاطمه، دختر حسین اثرم بن حسن بن على بن ابى طالب نام داشته است. فاطمه کبرى، که از کنیزى به نام حمیده بربریه، زاده شده بودند.
عبد العزیز بن اخضر جنابذى گوید: وى به همسرى محمد بن ابراهیم بن محمد بن على بن عبد الله بن عباس درآمد و در خانه او نیز وفات یافت. دیگر از فرزندان آن حضرت عبارت بودند از: عباس، على عریضى، اسماء و فاطمه صغرى، که هر یک از کنیزى متولد شده بودند. کسانى که فرزندان امام (علیه اسلام) را ده تن دانستهاند از ذکر نام فاطمه کبرى خوددارى کردهاند و آنان که اولاد وى را یازده نفر کردهاند فاطمه کبرى را جزو فرزندان امام صادق (علیه اسلام) قلمداد کردهاند. از عبارت ابن شهر آشوب در کتاب مناقب چنین برمىآید که ام فروه همان اسماء بوده است. چنان که مىگوید: «اسماء ام فروه، کسى است که پسر عمویش که در رکاب زید بن على قیام کرده، او را به زنى گرفت». صحت این نظر بعید نیست.
چرا که ام فروه، کنیه به حساب مىآید نه اسم. با این ترتیب اگر فاطمه کبرى را جزو فرزندان امام ذکر کنیم و ام فروه و اسماء را یک تن بدانیم، اولاد آن امام همان ده تن خواهد بود.
1 - نامه امام به نجاشى والى اهواز که به نام رساله عبد الله بن نجاشى شهرت دارد. نجاشى مؤلف رجال گوید که وى به جز این رساله، تصنیف دیگرى از امام صادق (علیه اسلام) ندیده است. اما مىتوان نظر نجاشى را چنین توجیه کرد که این تنها اثرى است که به دست امام صادق (علیه اسلام) تدوین شده و باقى آثار از جمله چیزهایى است که توسط راویان آن حضرت جمع آورى شده است.
2 - رسالهاى از آن حضرت که صدوق در کتاب خصال آن را ذکر کرده و سندش را از اعمش به امام صادق رسانیده است. این نامه حاوى احکام اسلامى از قبیل وضو و غسل و انواع آنها و نماز و اقسام آن و زکات، زکات مال و زکات فطره، و حیض و صیام و حج و جهاد و نکاح و طلاق، صلوات بر پیامبر (صلی الله علیه و آله) و دوستى اولیاى خدا و برائت از دشمنان خدا و نیکى به پدر و مادر و حکم متعه ازدواج و حج و احکام اولاد و کردار بندگان و جبر و تفویض و حکم کودکان و عصمت پیامبران و ائمه و مخلوق بودن قرآن و وجوب امر به معروف و نهى از منکر و معناى ایمان و عذاب قبر و بعث و تکبیر در عید فطر و قربان و احکام زنى که وضع حمل کرده و احکام خوردنیها و نوشیدنیها و صید ماهى و قربانى و گناهان کبیره و مسائلى از این قبیل، مىباشد.
3 - کتابى در توحید که به خاطر نام روایتگر آن توحید مفضل نام دارد. این کتاب در رد دهریون و اثبات خداوند جزو بهترین کتابها به شمار مىرود و تمام آن در ضمن بحار الانوار موجود است. همچنین این کتاب به صورت جداگانه با چاپ سنگى در مصر به چاپ رسیده است. و بنابر آنچه در مجله المقتبس خواندهام این کتاب در استانبول هم به چاپ رسیده که هنوز آن را ندیدهام.
4 - کتاب اهلیلجة، این کتاب هم به وسیله مفضل بن عمر روایتشده و در ضمن بحار الانوار موجود است. در مقدمه بحار آمده است که سیاق کتابهاى توحید (مفضل) و اهلیلجة بر صحت آنها دلالت دارد. سید على بن طاوس در کشف المحجة لثمرة المهجه در آنجا که فرزندش را سفارش مىکند، گوید: به کتاب مفضل بن عمر که امام صادق (علیه اسلام) آن را بر وى املا فرموده بنگر که درباره آثار و پدیدههایى است که خداوند آفریده است. و نیز کتاب اهلیلجة را بخوان که کتاب بس پرارزشى است. اما در فهرست ابن ندیم آمده است: نویسنده کتاب اهلیلجة معلوم نیست و گویند آن را امام صادق (علیه اسلام) نوشته است اما این محال است. اما ابن ندیم درباره علت محال بودن این امر هیچ دلیلى نیاورده است.
5 - کتاب مصباح الشریعة و مفتاح الحقیقة که منسوب به امام صادق (علیه اسلام) است. این کتاب همراه با کتاب جامع الاخبار چاپ شده است. اما مجلسى در مقدمه بحار درباره آن گفته است: در این کتاب مطالبى آمده که خواننده خردمند و مطلع را با تردید مواجه مىکند. اسلوب این کتاب شبیه دیگر سخنان و آثار ائمه (علیه اسلام) نیست و الله یعلم. مؤلف کتاب وسایل در پایان کتاب هدایة گوید: از جمله کتابهایى که بر ما ثابت است که قابل اعتماد نیست و از آنها نقل نکردیم کتاب مصباح الشریعة منسوب به امام صادق (علیه اسلام) است. زیرا سند آن ثابتشده نیست و در آن سخنانى آمده که مخالف با تواتر است. صاحب ریاض العلما نیز به هنگام ذکر کتابهاى مجهول و ناشناخته مىنویسد: مصباح الشریعة در اخبار و مواعظ کتابى معروف و متداول است. . . . بلکه این کتاب از تالیفات یکى از صوفیان است. اما ابن طاوس و ظاهر عبارت سید على بن طاوس در کتاب امان الاحظار نشان مىدهد که وى بر این کتاب اعتماد داشته است.
زیرا در آنجا مىگوید: از جمله کتابهایى که باید با مسافر همراه باشد کتاب اهلیلجة است. این کتاب حاوى مناظره امام صادق (علیه اسلام) با طبیبى هندى است که درباره شناختخداوند جل جلاله به طرزى عجیب و بدیهى استدلال شده به طورى که آن طبیب هندى پس از این مناظره به الوهیت و یگانگى خداوند اقرار کرده است.
همچنین کتاب مفضل بن عمر که از امام صادق (علیه اسلام) روایت کرده و در زمینه وجوه حکمت در خلقت گیتى و آشکار کردن اسرار آن است، باید همراه مسافر باشد. این کتاب در نوع خود بسیار شگفتآور است. و نیز کتاب مصباح الشریعة و مفتاح الحقیقة از امام صادق (علیه اسلام) باید با مسافر باشد. این کتاب درباره سلوک به سوى خداوند و توجه به او و دستیابى به اسرارى که در آن نهفته است، بس لطیف و گرانقدر است. کفعمى در مجموع الغرائب روایات بسیارى را با لفظ قال الصادق از مصباح الشریعة و مفتاح الحقیقة نقل کرده است. شهید ثانى در کشف الریبة و نیز در منیة المرید و مسکن الفواد و اسرار الصلاة روایاتى از مصباح الشریعة نقل کرده و آنها را قاطعانه به امام صادق (علیه اسلام) نسبت داده و در پایان برخى از آنها آورده است: آنچه گفته شد تماما از کلام امام صادق (علیه اسلام) بود.
سید حسین قزوینى در کتاب جامع الشرایع، به هنگام ذکر مآخذ کتاب، گوید: مصباح الشریعة به شهادت شارح فاضل شهید ثانى و سید بن طاوس و مولانا محسن کاشانى و عدهاى دیگر منسوب به امام صادق (علیه اسلام) است. بنابراین، پس از تایید اینان جایى براى تشکیک و تردید در این کتاب باقى نمىماند. 6 - رساله آن حضرت خطاب به یارانش. کلینى این رساله را در آغاز روضة کافى به سند خود از اسماعیل بن جابر از ابو عبد الله (علیه اسلام) نقل کرده است: امام صادق (علیه اسلام) این رساله را براى اصحاب خود مرقوم داشت و به آنها دستور داد که آن را به یکدیگر درس دهند و در آن نظر کنند و آن را فراموش نکنند و بدان عمل کنند.
اصحاب نیز این رساله را در جایگاه عبادت خود در خانههاشان گذارده بودند و چون از کار فراغ مىیافتند آن را مىخواندند. کلینى در همان کتاب به سند خود از اسماعیل بن مخلد سراج نقل کرده که گفت: این نامه از طرف امام صادق (علیه اسلام) خطاب به اصحابش ابلاغ گردید، آغاز این نامه چنین است: «بسم الله الرحمن الرحیم. اما بعد، از پروردگارتان عافیت طلب کنید». آنگاه تمام نامه را ذکر کرده است. همچنین قسمتى از آغاز این نامه در تحف العقول تحت عنوان رساله امام به گروهى از پیروان و یارانش، ذکر شده است.
7 - رساله امام به پیروان شیوه راى و قیاس.
8 - رساله آن حضرت درباره غنایم و وجوب خمس در آنها. در تحف العقول این قسمت و تا بخش شانزدهم از این رساله، نقل شده است.
9 - سفارش امام صادق (علیه اسلام) به عبد الله بن جندب.
10 - سفارش آن حضرت به ابو جعفر محمد بن نعمان احول.
11 - رسالهاى که برخى از شیعیان آن را نثر الدرر نامیدهاند.
12 - سخنان آن حضرت در وصف محبت اهل بیت و توحید و ایمان و اسلام و کفر و فسق.
13 - رساله آن حضرت درباره وجوه معیشت و کسب و کار بندگان و وجوه اخراج اموال. امام (علیه اسلام) این نامه را در پاسخ کسى که از وى درباره جهات معیشتبندگان که در آنها کسب و کار و معامله بین یکدیگر انجام مىدهند و نیز وجوه نفقات پرسیده بود، نوشت.
14 - رساله آن حضرت در احتجاج بر صوفیه که آن حضرت را از طلب رزق و روزى نهى مىکردند.
15 - گفتار آن حضرت درباره خلقت انسان و ترکیب او.
16 - کلمات قصار آن حضرت. ما برگزیدهاى از این سخنان را که در تحف العقول نقل شده، در بخش حکم و آداب آن حضرت ذکر خواهیم کرد. در این باره، کتابهاى دیگرى از امام صادق (علیه اسلام) موجود است که اصحاب آن حضرت بر اساس آنچه که از وى روایتشده، گرد آوردهاند. از این رو منتسب ساختن کتب مزبور به امام صادق (علیه اسلام) صحیح به نظر مىرسد. چرا که املا خود یکى از طرق تالیف است. نجاشى در کتاب خود، نام پنج کتاب از این قبیل را یاد مىکند و نحوه دستیابى خود را بدانها تذکر مىدهد. البته بعید نیست که برخى از کتابهایى که نجاشى نام برده با آنچه قبلا یاد شد، تداخل پیدا کند.
این کتابها عبارتند از: الف: نسخهاى که نجاشى به هنگام ذکر زندگانى محمد بن میمون زعفرانى از آن یاد کرده است. وى درباره محمد بن میمون گوید: او از اهل سنت است و فقط یک روایت از امام صادق (علیه اسلام) نقل کرده است. ب. روایتى که فضیل بن عیاض از امام صادق (علیه اسلام) نقل کرده است. نجاشى در شرح زندگانى فضیل گوید: او از مردم بصره و از ثقات اهل سنتبود و از امام صادق (علیه اسلام) یک روایت نقل کرده است. ج. نسخهاى که عبد الله بن ابى اویس بن مالک بن عامر اصبحى همپیمان بنى تمیم بن مرة بن ابو اویس، از آن حضرت نقل کرده است.
نجاشى درباره او گوید: او نسخهاى از امام جعفر بن محمد (علیه اسلام) روایت کرده است. د. نسخهاى که ابراهیم بن رجاء شیبانى نقل کرده است. نجاشى گوید: وى از امام جعفر صادق (علیه اسلام) نسخهاى روایت کرده است. ه. نسخهاى که سفیان بن عینیة بن ابى عمران هلالى نقل کرده است. نجاشى گوید: او نسخهاى از امام جعفر بن محمد روایت کرده است. و. کتابى که جعفر بن بشیر بجلى روایت کرده است. شیخ طوسى در الفهرست گوید: جعفر کتابى دارد که منسوب به امام صادق (علیه اسلام) به روایت على بن موسى الرضا (علیه اسلام) مىباشد.
ز. مجموعه رسایل آن حضرت که جابر بن حیان کوفى آن را روایت کرده است. یافعى در کتاب مرآة الجنان گوید: امام صادق (علیه اسلام) در علوم یکتاشناسى و غیر آن سخنان ارزشمندى دارد. و شاگرد او، جابر بن حیان، کتابى در هزار برگ تالیف کرده که رسایل آن حضرت را که حدود پانصد رساله است، در برمىگیرد. نگارنده: هیچیک از بزرگان شیعه، که درباره رجال شیعه و اصحاب ائمه کتابها نوشتهاند مانند شیخ طوسى و نجاشى و معاصران و پیشینیان و متاخران از آنها، درباره اینکه جابر بن حیان از شاگردان یا اصحاب امام صادق (علیه اسلام) بوده است، سخنى نگفتهاند. حال آنکه اینان در مذهب خود از دیگران آگاهتر هستند. البته در فهرست ابن ندیم گفته شده است: شیعیان گویند که جابر بن حیان یکى از بزرگان شیعه و ابواب آنان بوده است. ابن ندیم در ادامه گوید: «شیعیان گمان مىکنند که جابر از اصحاب امام صادق (علیه اسلام) بوده است. . . و سپس گفته است: جابر کتابهایى در مذاهب شیعه دارد که آنها را در جاى خود یاد خواهم کرد». البته تفصیل مطلب به هنگام شرح زندگانى جابر نقل خواهد شد. این مطلبى بود که ما در آغاز آن را نوشته بودیم، اما بعدا بر ما ثابتشد که جابر بن حیان در زمره شاگردان امام صادق (علیه اسلام) جاى داشته است.
ک. تقسیم الرؤیا، در کشف الظنون است که تقسیم الرؤیا از تالیفات امام جعفر صادق (علیه اسلام) است. در الذریعة آمده است که ما سندى مبنى بر این که این کتاب به کس دیگرى جز امام صادق (علیه اسلام) منسوب باشد پیدا نکردیم. اما ظاهرا مىتوان گفت که این کتاب تالیف یکى از شیعیان به استناد روایات امام صادق (علیه اسلام) است. آنچه گفته شد مربوط به کتابهایى بود که تا کنون تدوین گردیده و به نامهاى خاصى شناخته شده است. وگرنه آنچه دانشمندان از آن حضرت در شاخههاى گوناگون علمى همچون کلام و توحید و سایر اصول دین و فقه و اصول فقه و طب و مناظره و حکمت و موعظه و آداب و غیره نقل کردند، آن چنان فراوان و بسیار است که نمىتوان آنها را برشمرد. و براى آگاهى از آنها باید به کتابهاى حدیثى که متکفل جمعآورى سخنان آن حضرت شدهاند، رجوع کرد.
پایگاه استاد حسین انصاریان